رمان جدید هستش و منحرفیه☺️رمان من و تو رو لغو کردن چون زیاد هیجانی نبود راستش💝😊بزن ادامه رمان و بخونی💕🥰
_______________________________________
از خوابم پا شدم خیلی خوابم میبرد که حتی نمی تونستم چشمامو باز کنم🥱
افتادم رو تخت خوابم💤بعد چند دقیقه گوشیم به صدا در اومد. ...📳
از خوابم پریدم،دیدم آدرین بهم زنگ زده بود😳از وقتی دیدم آدرین بهم زنگ زده بود خجالت کشیدم خشک شدم حتی نمی تونستم از جام تکون بخورم👤
گوشی رو ول کردم منتظر موندم تا قطع کنه😵💫قطع کرد خیالم راحت شد رفتم صورتمو بشورم💧مامانم صدام کرد تا بیام صبحانه مو بخورم😋
آدرین فکر میکرد که مرینت هنوز خوابه گفت بزار بخوابه☺️رفت تو ماشین سوار شد🚗تا برسوننش مدرسه🏫📚
مرینت رسید مدرسه،دید یه پسر داره میاد سمطش👀مرینت می خواست بره سر کلاس اون پسره دستشو گرفت و...
پسر:هوی دختر کوچولو کجا با این عجله؟😐💦
سفت چسبیدم مثل یه چسب موندم سر جام💨انقدر ترسیده بودم که اونو نمی شناختم🙍🏻♀️
مرینت:ع.عا من می خوام برم سر کلاس خودم مشکلیه؟
آدرین رسید مدرسه دید که مرینت یه پسر دستشو گرفته بود😢آدرین دوید پیش مرینت و دسته پسره رو گرفت✊🏻
ادرین:با مرینت چیکار داری؟!
پسر:او تو دوس.ت پسرشی؟
ادرین:به تو ربطی نداره که چیش میشم!فقط جوابمو بده😠
پسره اومد جلوی صورت ادرین،بعد لباشو بوسید👄❣️ادرین تعجب کرد که پسره اونو بوسید💋💦
مرینت به هردو شون زل زده بود که حتی نمی دونست چیکار کنه😳❤️🔥رفت اونارو جدا کرد
مرینت:هوی دیگه حق نداری ادرینمو ببوسی!
پسر که دید با جرعت زیاد داشت حرف میزد اونو...
(پایان پارت۱)
_____________________________________
امیدوارم از پارت اولش خوشتون بیاد چون جدیده🤗پارت های بعدیشو منحرفی ترش می کنم تا منحرف شی😂لایک کن تا پارت ۲ رو بزارم💝دوستون دارم فعلا خدانگهدار 👋🏻☺️